فیلتر تلگرام و چالش های پس از آن
خبر کوتاه بود: پیام رسان تلگرام فیلتر شد!
بله، بالاخره پس از کشوقوسهای فراوان و کند شدن سرعت تلگرام، این اپلیکیشن فیلتر و دسترسی به آن از طریق IPهای داخلی مسدود شد.
داستان تلگرام از کجا شروع شد؟
اپلیکیشن تلگرام توسط دو برادر برنامهنویس روس (پاول و نیکلای دوروف) در سال 2013 طراحی و تولید شد و در اختیار کاربران قرار گرفت. این اپلیکیشن به دلیل امکاناتی منحصربهفرد در مدت زمان کوتاهی توانست به یکی از محبوبترین اپلیکیشنهای پیام رسان در دنیا تبدیل شود. هم اکنون تلگرام در جهان بیش از 200 میلیون کاربر دارد که این تعداد، یک دهم کاربران فیسبوک است. در میان انبوه اپلیکیشنهای پیام رسانی که این روزها در موبایلها میبینیم، شکی نیست که تلگرام یکی از محبوبترین آنهاست.
تا پیش از تلگرام، وایبر پرطرفدارترین اپلیکیشن پیام رسان در میان ایرانیها محسوب میشد. اما مشکلات و اختلالاتی که برای آن به وجود آمد موجب مهاجرت کاربران این اپلیکیشن به سوی گزینه بهتر شد؛ اپلیکیشنی که هم در سرعت مثال زدنی است و هم از لحاظ امنیت و حفظ حریم شخصی بالاتر از رقبای قدیمیتر خود قرار دارد.
هم اکنون بیش از 40 میلیون ایرانی در تلگرام عضویت دارند. این در حالی است که 40 درصد از مجموع 600 هزار کانال ایرانی در تلگرام، به نوعی فروشگاه مجازی به حساب میآیند. با فراگیر شدن هر چه بیشتر تلگرام و تبدیل شدن به کانال ارتباطی ترجیحی، اکثریت قریب به اتفاق کاربران فضای مجازی در ایران، سازمانهای و بنگاههای اقتصادی نیز رفته رفته شروع به سرمایهگذاری در این حوزه نمودند تا جایی که بسیاری از ارتباطات رسمی و غیررسمی خود را در درون فرایندهای سازمانیشان از طریق تلگرام انجام میدادند و حتی به تولید محصولات نرم افزار در یکپارچگی با آن نیز اقدام کردند.
مزایای استفاده از تلگرام
فارغ از گفتوگوهای خصوصی، گروهها و کانالها، یکی دیگر از دلایل محبوبیت تلگرام مخصوصاً نزد کسبوکارهای مختلف در ایران، قابلیت ارائه ربات و همچنین APIهای مختلف این پیام رسان است.
به نحوی که تقریباً تمام سرویسهای اینترنتی ایرانی که در سطح متوسط و کلان استفاده میشوند، به نوعی به تلگرام وابستگی دارند مثلا دیجیکالا از طریق کانال خود تخفیفها و جشنوارهها را اطلاعرسانی میکند یا اسنپ به همین شکل نکات مهم را به رانندگان خود منتقل میکند.
اما مشکل بزرگ کسبوکارهای ایرانی در نبود تلگرام، فقدان باتها و APIها در سایر رقبای تلگرام است و به همین دلیل، پیامرسانهای جایگزین دستکم برای کسبوکارها، جایگزین موقت محسوب میشوند.
مسئله دیگری که میبایست به آن توجه داشت بحث تبلیغات از طریق تلگرام است. تلگرام علاوه بر نقش پیامرسانی، با توجه به فیلتر بودن یوتیوب و بسیاری از شبکههای محتوای ویدئویی، عملا کار آنها را انجام میداد و به علت نبود فضای مربوط به تبلیغات، وظایف آنها را برعهده میگرفت. از طرفی با توجه به اینکه در فضای اطلاعرسانی و رسانهای ضعفهایی در کشور وجود دارد، بسیاری از مردم از این ابزار خبرها را دنبال میکنند. به همین دلیل است که با فیلتر تلگرام، اکنون همه اینها دچار مشکل شدهاند.
تبلیغات شبکههای اجتماعی یک راه ارزان و مؤثر ارتباطی کسبوکارها با مردم را ایجاد کرده است. خیلی از کسبوکارهای خرد و متوسط به واسطه این تبلیغات شکل گرفته و توجیهپذیر شدهاند و هزینه تبلیغات بسیاری از شرکتهای بزرگ در این فضا کاهش پیدا کرده است، چون با هزینه کمتر امکان دیده شدن هم دارند. تا قبل از این رسانههای مکتوب، بنرها در فضای مجازی و تبلیغات محیطی برای تبلیغات محسوب میشد، با این حساب که هزینههای خیلی بالایی را شامل میشد، اما این فضا باعث شده بود که هر نفر برای خودش رسانهای باشد. همچنین در شبکه اجتماعی قدرت در دست مردم بود و مخاطبها محتوایی که نمیپسندیدند را دنبال نمیکردند.
مقاله مرتبط: لزوم ارتباط هوشمند CRM با تلگرام در ایران
تلگرام در تبلیغات اثرگذار است، بودجههای تبلیغاتی شرکتهای کلان همیشه به سمت بیلبوردها میرفت، اما تلگرام باعث شد با مبالغ کمتر و با اثرگذاری بیشتر تبلیغ کنند، که اگر این شرایط ادامه پیدا کند دوباره به رانتبازی و سیاسیکاری آژانسهای تبلیغاتی بزرگ برمیگردیم. از طرفی کسبوکارهای خرد و کسانی که مشکلات معیشتی داشتند، توانستند خودشان رسانه خودشان باشند و امرار معاش کنند. کسبوکارهای خردی که در شهرستانها بودند، از این طریق توانستند با کلانشهرها ارتباط بگیرند و بدون هیچ دلال و واسطهای محصولات خودشان را ارسال نمایند.
در نتیجه با فیلتر تلگرام، تنها یک ابزار اطلاعرسانی را از دست نمیدهیم بلکه ابزار مربوط به تجارتهای خانگی، تبلیغات دیجیتال، ابزار رسانه و اطلاعرسانی را از دست خواهیم داد. در ایران حداقل ۴۰ میلیون نفر از این پیامرسان استفاده میکنند بنابراین علاوه بر پیامرسانی، همه کسانی که در کسبوکار و یا به عنوان اطلاعرسانی به مخاطبان از این فضا استفاده میکنند، آسیب میبینند و این باعث ایجاد یک نارضایتی در فضای مجازی میشود.
با یک حساب سرانگشتی میتوان ادعا کرد که در مدت ۵ سال گذشته حتی بدون آمار رسمی هم، تلگرام بیشتر از دولت توانسته در ایجاد شغل مؤثر باشد. تلگرام مزایایی دارد که سطح انتظارات از یک پیام رسان را بالا برده است. وایبر را اگر یک ژیان در نظر بگیریم، یک بنز در حال تکمیل وارد فضا شد که روز به روز هم بهبود یافت.
اپلیکیشنهای پیام رسان ایرانی
اپلیکیشنهای داخلی، بسیاری از امکانات ضروری را دارند، اپلیکیشنهایی مثل سروش، بیسفون، بله و غیره میتوانند جایگزین تلگرام باشند اما نکته اینجاست که مدیران این ابزارها هم باید نگاهی در خور و شایسته ملی شدن و حتی جهانی شدن خدماتشان داشته باشند و قواعد بازی را بپذیرند. مثلا در پیام رسان سروش اگر شما بخواهید یک کانال راه اندازی کنید باید کارت ملیتان را بفرستید و کلی اطلاعات به اپراتور تلفن همراه بدهید تا یک کانال ساده راه اندازی کنید درحالیکه رقبای خارجی به هیچ عنوان چنین عملکرد اشتباهی را ندارند. یا در بیسفون ناپایداری سرویس وجود دارد که متأسفانه پیگیریهای متعدد از پشتیبانی نتیجهای در بر نداشته است بنابراین باید خدمات با کیفیت و صد البته نگاه متعالی بر اساس مدیریت فرهنگی رسانهای به اینگونه ابزارها داشته باشد. به عبارتی دیگر باید برای مخاطب و شعورش ارزش قائل بود تا اعتماد و احترام مخاطب جلب شود. مثال اینگونه سیاستگذاریهای اشتباه هم میتواند سرویسهای ایمیل داخلی باشد که بعضا مراجعه حضوری کاربر را برای ساخت و فعالسازی یک ایمیل با حجم پایین باکس و کیفیت نازل خدمات میطلبد. در این مسیر یقینا چنین نگرشی محکوم به شکست خواهد بود.
سرویسهای پیام رسان زیادی در ایران وجود دارد که میتواند خدمات مطلوبی ارائه دهد و البته طبیعتا باید وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و سازمان تنظیم مقررات رادیویی در خصوص کیفیت خدمات کنترلهای لازم را در نظر گیرد و ضمانتهای لازم را در این خصوص ارائه دهد و از سوی ارائهدهنده خدمات و دستگاههای مسئول خدمات به لحاظ کمی و کیفی پایش شوند و اعتماد کاربران به بهترین شکل جلب شود تا با استقبال عمومی از آن سرویس یا اپلیکیشن به ابزار ارتباطی غالب تبدیل گردد که البته نقطه شکست خدمات و اپلیکیشنهای داخلی در همین نقطه خواهد بود.
جایگزین تلگرام کدام اپلیکیشن است؟
احتمالا گفتن این جمله ساده خواهد بود که بگوییم مردم سراغ این اپ نروند. اما وقتی عمده مشتریان در تلگرام هستند، اگر از تلگرام برای خرید محصولات خانگی استفاده نکنیم از کجا استفاده کنیم؟ وقتی کانالهای چندمیلیونی در تلگرام وجود دارد و میتوان با قیمت خوب در آنها تبلیغات کسبوکار را انجام داد، چرا باید رفت در جای دیگری با هزینه چند برابر و مخاطبین کمتر تبلیغ کرد. تصمیمگیریهای کلانی که در سطح مدیریت کشور اتخاذ شد این وابستگی شدید را به یک اپلیکیشن به وجود آورده است و از طرفی در کنار آن اجازه رشد به دیگر پیامرسانها هم داده نشد.
در ایران چند شبکه انتقال محتوا وجود دارد که بار اساسی ترافیک اینترنت روی دوش آنهاست. تجربه فیلترینگ تلگرام در دی ماه 96 نشان میدهد که ترافیک در روزهای اولیه فیلترینگ با کاهش روبرو بود و میزان بازدید مطالب به دلیل اختلالات، افت شدیدی پیدا کرد اما پس از آن (با وجود ادامه فیلتر تلگرام)، بازدیدهای کانالهای تلگرامی به حد قبلی برگشت. یعنی مردمی که تا دیروز نمیدانستند فیلترشکن چیست، امروز با آن آشنا هستند. اگر قبلا روی ۱۰۰ هزار دستگاه فیلترشکن وجود داشت، با این سیاست فیلترشکن روی ۴۰ میلیون دستگاه برده شد. بنابراین علیرغم همه اتفاقاتی که برای کسبوکارها افتاده است، دسترسی به مطالب نامناسب برای افراد باز گذاشته شد.
معضلات سوئیچ کاربران
برای بسیاری از صاحبان کسبوکارهای کوچک که از تلگرام برای بازاریابی خدماتشان استفاده و با مشتریانشان ارتباط برقرار میکنند، فیلترینگ تلگرام ضرر مالی زیادی را تحمیل خواهد کرد.
مثلا اگر بگوییم خوب است که واتساپ (به هر دلیلی) جایگزین تلگرام شود، باید در نظر داشته باشیم که این پیامرسان قابلیت ایجاد کانال را ندارد، در نتیجه بسیاری از کسبوکارها که به دلیل وجود ابزاری مانند کانال، سراغ تلگرام رفتند به واتساپ مهاجرت نخواهند کرد. بنابراین تنها بحث ردوبدل کردن پیامها نیست که از کاربران انتظار مهاجرت به یک سرویس دیگر را داشته باشیم. زمانی که تلگرام تبدیل به پلتفرم کسبوکار شده، باید ابزار کسبوکاری روی یک پیامرسان دیگر وجود داشته باشد که کاربر رغبت به مهاجرت کند.
وقتی پیامرسانهای داخلی را ملزم به نگهداری دادهها در مراکز داده داخلی میکنیم و از طرفی زیرساخت مناسبی از لحاظ فنی نداریم، امکان ندارد آنها دچار مشکل نشوند و بتوانند بار تلگرام را تحمل کنند. در نتیجه پیام رسان جزیرهای خواهیم داشت که نهایتا تا پنج میلیون کاربر را پشتیبانی میکند (حداقل در حال حاضر به نظر میرسد که در شرایط فعلی امکانپذیر نیست). بحث دیگر موضوع حقوقی است که باعث لرزیدن دستودل کسبوکارها میشود زیرا از لحاظ حقوقی دست آنها باز نیست. این موضوع سبب شده سرمایه اجتماعی آنها کاهش یابد و افراد به آنها اعتماد نکنند. بنابراین علاوه بر بحث فنی، موضوع اعتماد کاربران به این کسبوکارهاست که شدیدا جایگاه آنها را متزلزل میکند.
نکته منفی که در این زمینه وجود دارد این است که امروز تلگرام تبدیل به گورستان محتوا میشود. به هر حال زمان، انرژی و هزینههایی که در این مدت تقریبا پنج ساله در تلگرام صرف شده، غیرقابل بازگشت است. هر کانال چند نفر نیرو برای تولید محتوا داشته، در مدت زمان دو سال هزینههایی مثل دستمزد، حقوق، اضافهکاری، سنوات، عیدی و ... پرداخت شده بنابراین حساب کنید برای هر کانال بالای ۵۰۰ هزار نفری که ۵ نفر ادمین محتوایی هم داشته باشد، چند صد میلیون محتوا تولید شده که ارزش زیادی دارد، اما حالا از بین میرود. از طرفی خیلی از تبلیغاتی که این روزها خارج از تلگرام اتفاق میافتد، بر اساس شبکههای اجتماعی طراحی شده است، مثلا در تبلیغات یک بانک آدرسهای تلگرام و اینستاگرام آنها به جزئی از محتوای تبلیغات تبدیل شده است، تصور کنید که چقدر کاتالوگ، بروشور و کارت ویزیت بر این اساس طراحی شده است که حالا باید تغییر کند.
آمار بازدید از تلگرام پس از فیلترینگ
نمودار زیر که چند روز قبل در اینستاگرام وزیر محترم فناوری اطلاعات منتشر شده است خود بیانگر ترویج استفاده از فیلترشکن است، از طرفی افزایش بازدید کاربران نکات قابل تأملی را ابراز میدارد که ریشه یابی آن خارج از حوصله این مقاله میباشد.
سخنی با سیاستگذاران
محمدجواد آذری جهرمی (وزیر ارتباطات) در توئیتر خودش (دی ماه 96) به ماجرای کسبوکارهای اینترنتی اشاره کرده و نوشته بود «یکی از جهتگیریهای دولت برای حل معضل بیکاری توسعه کسبوکارهای نوپا و تقویت فضای مجازی بوده و خواهد بود. وظیفه دارم از صدها هزار هموطن عزیزی که به دلیل شرایط اخیر متضرر شدهاند، عذرخواهی کنم. با بازگشت آرامش، در حال مذاکره با شورای امنیت کشور برای رفع محدودیتها هستیم.»
در لایحه بودجه سال ۹۷، بودجه وزارت ارتباطات چیزی حدود ۳۹ هزار میلیارد ریال یعنی تقریباً سه برابر بودجه وزارت صنعت، معدن و تجارت پیشبینی شده است و این نشان میدهد دولت بر روی ظرفیتهای فضای مجازی برای ایجاد اشتغال و کسبوکارهای اینترنتی حساب ویژهای باز کرده است، اما متأسفانه فیلترینگ تلگرام یک نقض غرض بزرگ در این زمینه محسوب میشود.
اگر هدفگذاری دولت بر روی ایجاد اشتغال مجازی است (که هست) قاعدتا باید از سرپا بودن تلگرام و دیگر شبکههای مجازی دفاع کند. علاوه بر مزیتهای اشتغال، حضور مجازی در تلگرام و اینستاگرام به بخشی از سبک زندگی جامعه تبدیل شده و باید برای این سبک زندگی احترام قائل بود و از تصمیمگیریهای لحظهای پرهیز کرد.
به امید روزی که شرکتها و سازمانها بتوانند با اعتماد بر سخنان مدیران سطح بالای کشور، برنامهریزیهای بلندمدتی برای خود داشته باشند.
منابع: سامانههای مدیریت، افکارنیوز، بورس پرس